love U دنـــیــا ایــنــجـــور نـمـی مــونــه |
||
جمعه 22 بهمن 1389برچسب:, :: 8:31 :: نويسنده : YASHAR
مرا زچشمت افکندی دگر چه می خواهی به دیگران دل می بندی دگر چه می خواهی زعشق و یاری ای زیبا سخن مگو با من تو کز غم من خرسندی دگر چه می خواهی به دلم از سوز عشقت آزارها دارد زغمت بر جان زارم اخگرها دارد به عشقت ای گل دل بستم دگر چه می خواهی من از تو پیمان بشکستم دگر چه می خواهی کنون کز پا افتادم در این سرای غم بیا بگیر ای مهر دستم دگر چه می خواهی در دل شب اخگر بارم تا روشن گردد شام تارم گر بشکستی پیمانت را من از مهرت کی دل بردارم .....................................................................
شمام حس می کنین؟ حس می کنین چه بغض غریبی نفسمو پر کرده؟ تنهائیمو از لرزش صدام حس کردین؟ حالا که تنها شدم دیگه ماهی آکواریوم هم تنهام گذاشته... اصلأ نمیاد پشت شیشه و بهم سلام کنه... حالا که تنها شدم ساعت اتاقم کار نمی کنه... حالا که تنها شدم دیگه موسیقی رسای باد گوشمو نوازش نمی ده... دیگه غذای مامان خوشمزه نیست... دیگه لطیفه هایی که براشون غش می کردم از خنده برام مهم نیست... دیگه معنی رنگای خوشکل و جشن و شادی و... رو نمی فهمم... دیگه هیچی برام مهم نیست جز... ..................................................خزون.................................... دوباره خزون اومد نم نم بارون میزنه تو صورتم ........................................................................................ نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() سلام. از این که به وبلاگ من اومدین کمال تشکر را دارم و امیدوارم که لحظات خوبی را داشته باشین همه ی صفحات رو بخونین ادامه ی نوشته ها در صفحات بعد که شماره صفحات در انتهای همین صفحه هست کلیک کنین و بخونین. در ضمن با عضویت در وبلاگ راست کلیک شما فعال میگردد برای کپی مطالب نظر یادتون نره و در خبر نامه و وبلاگ ما عضو شوید. متشکرم. يــــاشـــار کـــــریـــمــــی ... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |