love U
دنـــیــا ایــنــجـــور نـمـی مــونــه
 
 
پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, :: 15:36 ::  نويسنده : YASHAR

  دوستت دارم

بوس!!!



پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, :: 15:12 ::  نويسنده : YASHAR

در رویاهایم دیدم که با خدا گفت و گو می کنم

 خدا پرسید:پس تو می خواهی با من گفت و گو کنی؟

من در پاسخش گفتم:اگر وقت دارید.

خدا خندید:

وقت من بی نهایت است...

در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟

پرسیدم چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد؟

خدا پاسخ داد:کودکیشان.....!

اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند،عجله دارند که بزرگ شوند،

و بعد دوباره پس از مدتها،آرزو می کنند که کودک باشند.

اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند...

و بعد پولشان را از دست می دهند تا دویاره سلامتی خود را به دست آورند.

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند

و حال را فراموش می کنند

و بنابراین نه در حال، زندگی می کنندو نه در آینده

اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که هرگز نمی میرند،

و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.

دستهای خدا دستانم را گرفت،برای مدتی سکوت کردیم

و من دوباره پرسیدم:

به عنوان یک پدر ،می خواهی کدام درس زندگی را فرزندانت بیاموزند؟

او گفت:بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد،

همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که

اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند.

بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند،

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد

تا زخمهای عمیقی در قلب آنان که دوستشان داریم ایجاد کنیم،

اما سالها طول می کشد تا آن زخمها را التیام بخشیم.

بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترینها را دارد،

کسی است که به کمترینها نیاز دارد.

بیاموزند که آدمهایی هستند که آنها را دوست دارند،

فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان را نشان دهند.

بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند،

بلکه آنها باید خود را نیز ببخشند.

من با خضوع گفتم:از شما به خاطر این گفت و گو متشکرم.

آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند؟

خداوند لبخند زد و گفت:

فقط اینکه بدانند من اینجا هستم.«همیشه»



پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : YASHAR

مي گويند

هر وقت آب مي نوشی

بگو يا حسين علیه السلام

اين روزها که

آب مي بيني و نمي نوشي

آرام بگو يا اباالفضل علیه السلام



پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, :: 15:0 ::  نويسنده : YASHAR

خــدایا دوستت دارم، واسه هـر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی

بـازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمـارم
نمی تـونـم فقط مـی گـم، خـــــدایـا دوستت دارم

تو دیدی من خطا کردم، دلـم گم شـد دعــا کــردم
کمک کن تا نفس مـونـده، بـه آغوش تـو بــرگـــردم

تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی
نمی خـوام چتـر دنیـا رو، که تو بـارون احسـاسي.



یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:53 ::  نويسنده : YASHAR

1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟

8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می‌کردی؟



یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:39 ::  نويسنده : YASHAR

کودکی زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن و

یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید

او فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد

اما کودک گوش نکرد

او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا!

بگذار تو را ببینم ستاره ای درخشید

اما کودک ندید

او فریاد کشید خدایا!

معجزه کن نوزادی چشم به جهان گشود

اما کودک نفهمید

او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت:

خدایا به من دست بزن

بگذار بدانم کجایی.

خدا پایین آمد و بر سر کودک دست كشید

اما کودک دنبال یک پروانه کرد

او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد...



یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:38 ::  نويسنده : YASHAR

یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا

بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو

تک و تنها، به تو می اندیشد

و کمی

دلش از دوری تو دلگیر است

مهربانم ای خوب

یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش

به رهت دوخته ، بر درمانده

و شب و روز دعایش این است

زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی

و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد

مهربانم ای خوب

یاد قلبت باشد، یک نفر هست که دنیایش را

همه هستی و رویایش را

به شکوفایی احساس تو پیوند زده

و دلش می خواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد

مهربانم ای خوب

یک نفر هست که با تو

تک و تنها با تو

پر اندیشه و شعر است و شعور

پراحساس و خیال است و سرور

مهربانم این بار یاد قلبت باشد

یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است

و به یادت هر صبح گونه سبز اقاقی ها را

از ته قلب و دلش می بوسد

و دعا می کند این بار که تو

با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی

و پر از عاطفه و عشق و امید

به شب معجزه و آبی فردا برسی….



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:37 ::  نويسنده : YASHAR

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩



دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:44 ::  نويسنده : YASHAR

متن آهنگ میرم از احمد کایا

در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:31 ::  نويسنده : YASHAR

خدایا مرا در كوره راههای پر سنگلاخ نفس تنها مگذار.
به فرشته ها بگو ماه را در كف بگیرند و تاریكی های روح مرا به روشنایی مبدل كنند.
به ستاره ها بگو ذره ای از آسمان را برایم معنا كنند.
خدایا دل سرد سیرم را همنشین خورشیدهای نامكشوف كن چشمهایم را به سفری بی زوال ببر به دستهایم عدالت را بیاموز و به پاهایم صبر بده تا بی كفشی را تاب بیاورند.
خدایا ! یاد زیبایت را از خاطرم مگیر، عشق عالم گیرت را از این بنده حقیرت دریغ نکن...
خدایا ! شرمم می آید که مرا می خوانی و من رو بر می گردانم...
خدایا ! شرمم می آید که پاکی را از یاد برده ام...
خدایا ! شرمم می آید که عشق تو فراموشم شده...
خدایا ! یادت را از خاطرم دور مکن...
می دانم که مستی ام و هشیاریم از اراده توست، می دانم که خواب و بیداریم از اراده توست...
می دانم که اینجایی، می دانم که دوستم داری...
می دانم که نزدیک تری به من، از خودم...
خدایا پرده از رویم بردار تا عشقت وجودم را شعله ور کند...
دلم طاقت دوری از تو را ندارد،
خدایا می دانم که مرا نگاه می کنی! توانم بده تا نگاهت کنم.



یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:29 ::  نويسنده : YASHAR

محل رخداد این زیبایی، شهر توریستی اسکاگن؛ شمالی ترین شهر دانمارک است جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند.

دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابراین این راستا بوجود می آید.

و این همان چیزی است که در قرآن آمده است:

سوره مبارکه الرحمن

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (۱۹) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (۲۰) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (۲۱)


۱۹) دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.

۲۰) اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.

۲۱) پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار می کنید؟



یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:39 ::  نويسنده : YASHAR

ممکن است گاهی گریه کنم ولی هیچگاه در تنهایی گریه نمیکنم

خداوند اینجاست

اشکهای مرا پاک می کند...چون...

قلب من خانه ی خداست

ممکن است گاهی بیفتم و بلغزم اما هرگز در سقوط تنها نمی مانم

خداوند هست و مرا بلند می کند... چون...

قلب من خانه ی خداست

شاید گاهی رنج بکشم اما هرگز در این رنج کشیدن تنها نمی مانم

پروردگار مرا از رنجها رها می کند...چون...

قلب من خانه ی خداست

خوشحالم برای اینکه میدانم هرگز تنها نیستم

خداوند همواره با من است...چون...

قلب من خانه ی خداست...    



پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 8:48 ::  نويسنده : YASHAR

آدم اگه یه روز از مرغی که باید سر ببره خوشش بیاد ، گــرســنـه میمونه . . . !

اگه از کسی که بهت مدیونه خواهش کنی ... در حقیقت داری بهش دستور میدی...

 

خوب به حرفام گوش کنین:
همه میتونن عشقشون و بکشن۰۰
بعضیا بایه نگاه اینکارو میکنن
بعضیا باحرفرای تلخ و تندشون
ترسوها با یه بوسه عزیزشون و میکشن
شجاها با یه ضربه ی شمشیر
بعضیا عزیزشون و در حین جوانی میکشن
بعضیا وقتی که پیرشن این کارو میکنن
بعضیا با دستای الوده به شهوت
بعضیا بادستای طلایی
ولی اونی که شرف داره باچاقو عزیزشو می کشه
چون کسی که با چاقو کشته میشه تنش زود سرد میشه...
عشق بعضیا رو به زمین میزنه
و بعضی رو به اوج میرسونه
بعضیارو میفروشه و بعضی دیگرو میخره
بعضیا وقت کشتن اشک میریزن
بعضیا کشتن براشون هیچ سخت نیست هرکسی میتونه عزیزشو بکشه
ولی به اینا نیست چون هرکسی که فکر کنی مرده میتونه نمرده باشه...

بقیه در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 20:8 ::  نويسنده : YASHAR

سلام مهربانم , ای خوب !

در ادامه مطلب حتماً بخونش...

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 20:6 ::  نويسنده : YASHAR

خدایا

این روزها عجیب دلم برای حرف زدن با تو تنگ شده

آرزویی در دل دارم و دستانم خالیست  و زبانی پر زدعا دارم

به دریای لطف و رحمت تو امیدوارم و به سخاوتمندی تو ایمان کامل دارم

پس یا دلم را از این آرزو خالی کن یا دستانم را پر کن



دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 18:21 ::  نويسنده : YASHAR

مردان هم قلب دارند

فقط صدایش یواش تر از صدای قلب یک زن است

مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند

شاید ندیده باشی

اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند

هر وقت زن بودنت را میبینم

سینه ام را جلو میدهم

صدایم را کلفت تر میکنم

تا مبادا

لرزش دست هایم را ببینی

مرد که باشی

دوست داری

از نگاه یک زن مرد باشی

نه بخاطر زور بازوها!

مثل تو دلتنگ میشوم

ولی

گریه نمیکنم

بچه میشوم

بهانه میگیرم

تو این ها را خوب میدانی

تمام آرزویم این است که سر روی پاهایت بزارم

تا موهایم را نوازش کنی

دوست دارم بدنت را بو کنم

عاشق بوی موهایت هستم!

من بیشتر از تو به آغوش نیاز دارم

چون وقت تنهاییم

خاطره ی تو مرا امیدوار میکند

به همه دنیا!

تا برای خوشبختیت

لبخندت

آرامشت

تلاش کنم

من مرد بودنم را مدیون زن بودنت هستم...



دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 17:47 ::  نويسنده : YASHAR

دلمـ براے اغوش گرفتنتـ . . .

 تنگ شده استـ
 در اغوشمـ ک مے گرفتـــے
 آن قدر آرامـ مے شدمـ
 ک حتــے
 فراموش مے کردمـ
 نَفسـ بکشمـ. . .

........................

دلتنگـتمـ...
  تــــو
 هرجآ و هر ڪٌجآے جهاטּ ک باشے
 باز ب رویاهآے من باز خواهے گشت
  تو مرا ربوده ، مرآ  ڪٌشته اے. . .
 مرا ب خاڪستر خواب هآیمـ نشانده اے
 همـ از این روست ڪ هر شب تا سپیده دمـ بیدارمـ
  عشـ ـــ ــ ــق. . .
همین است در سرزمین مـט
  من ڪٌشنده خواب هاے خویش را دوست مے دارمـ! ! !

.................................



دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 17:21 ::  نويسنده : YASHAR


 

مَـטּ مَـرל بُوבنَم را مَدیُون زَטּ بُوבنَت ـَہـستَم

فَقَطْ تُو ایْنـہـا را مْــے فَـہمْـ.ے.. با زَטּ بُوבنَت...آرے فَقَطْ تُو ... تُو..



ادامه مطلب ...


یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 18:28 ::  نويسنده : YASHAR

بیا تا مقدسترین عشق دنیا را  به همگان نشان دهیم.
 بیا تا  طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.
 بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.
 بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بیا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم

و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم.
بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم.
بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم و

تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد!
بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم.
حالا بیا که همدیگر را باور کرده ایم!



پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 9:55 ::  نويسنده : YASHAR

آن‌گاه که عشق تورا می‌خواند
به‌راهش گام نه!
هرچند راهی پرنشیب.
آنگاه که تورا زیر گستره بال‌هایش پناه می‌دهد
تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه.
آن‌گاه که باتو سخن آغاز کند،
بدو ایمان آور!
حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم‌کوبد،
مانند باد شرطه که بوستانی را.....»



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 9:54 ::  نويسنده : YASHAR

گاهی بگذار
هیچ نگویم
بگذار فقط بنشینم روبرویت
حتی دستهایت را هم نمیخواهم
بگذارشان توی جیبت که
چشمم بهشان نیفتد
اما کاری به چشمهایت نداشته باش
آنها سهم من اند
تو هم هیچ نگو
بگذار بنشینم و
از سکوتت
تا لبخندت
از نگاهت
تا اخمت
طرحی بزنم
نه با رنگ
با کلام
کلامی که با "ع" شروع میشود
"ع" عین ِ عشق
"ع" عین ِ تو....



پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 9:54 ::  نويسنده : YASHAR

گاهـــــــــــــی آنچنان مزخرف می شــــــوم

که برای دیگـــــــــران قابل درک نیستـــم

حتی عزیــــــــــزترین کســـــــــم را

از خــــــــــــودم می رانم

اما در آن لحظه در دلــــــــــم آرزو دارم او بگـــــــــوید:

« می دانم دســــــت خودت نیست، درکــــــــت می کنم»



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 19:8 ::  نويسنده : YASHAR

دوغرونو سؤيلمك دن قورخما...

از حقيقت گويي ترسي نداشته باش!

كمال آتا تورك



شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, :: 19:31 ::  نويسنده : YASHAR

با خیالم
لطافت واژه واژه هایت را لمس کردم
و میان مهر نگاهت شناورگشتم
نوای خوش و عطر آلود کلامت
دلیل شکفتن و اوج گرفتن پروازم شد،
به سوی آسمانی ترین لحظه های خوشبختی

حضورت در کنارم نهایت آرزویم
و بهانه ی برپایی شوری وصف ناشدنی
وقتی من و تو خوشبختی ما بودن را
فریاد می زنیم

....................

با من بمان
حضورت شور بر پا می کند
و دنیای سیاه و سپید من
پر از رنگ می شود
رنگین کمانی ترین خیالم
در حضور رویایی تو نقاشی می کنم
دوست داشتنی ترین دارایی من
دوستت دارم

......................

می خواهم بنویسم
از تو
از ذهن آشفته ام
از دلتنگی هایی که همدم لحظه لحظه هایم می شوند
روزگار غریبیست
اما نه به غریبی روزهایی که نیستی
و نبودنت
غریب می کند مرا با قلم
افکار می آیند و بی آنکه اسیر جوهر و ورق شوند
از ذهن خسته ام پر می کشند
در انتظارم ...

می آیی فرشته ی من
آمدنت بال هایم را می گشاید
آسمانی که روزگاری دور از گام هایم بود
اکنون زیر پاهایم حس می کنم

 

 

من با همه ی وجود
افکار گریز پایم را در بند می کنم



ادامه مطلب ...


شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, :: 19:29 ::  نويسنده : YASHAR

قلبم در ميان گرماي حضورت پر از حرارت مي شود
و نفسم در  آتشکده ي احساست
به شماره مي افتد
حرف هاي پر از مهرت
هديه ايست پر از ارامش
تا مرا تواني دهد
در ميان اين همه شور
تا با تو بودن را تاب آورم
شروع شورش شور و شاديم
دوستت دارم...



شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, :: 19:20 ::  نويسنده : YASHAR

کنار تو فقط آروم میشم
پر از دلشوره ام هرجای دیگه
تو تقدیر منی بی لحظه ای شک
دلم این و بهم هر لحظه میگه
تو میخندی پراز لبخند میشم
تموم زندگیم خوشرنگ میشه
صدای پای تو تو خونه هرروز
واسه من بهترین آهنگ میشه
تو که باشی همه دنیا
شبیه آرزوم میشه
روزای سرد تنهایی
تو که باشی تموم میشه
چقدخوشبختی نزدیکه
کنار من که راه میری
از این دنیا رهامیشم
روزی که دستام ومیگیری
تو که خوشحال باشی خوبه خوبم
دیگه از زندگی چیزی نمیخوام
وقتی که دست تو تودست من هست
چه فرقی میکنه کجای دنیام
با عشق تو همه دنیا به چشمم
پرازتصویرهای خوب وشاده
به شوق بودنت حالا خداهم
به من یک قلب عاشق هدیه داده



ادامه مطلب ...


جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, :: 17:54 ::  نويسنده : YASHAR

دوریم از هم اگرچه نزدیكه دلهایمان

تو و من

دوریم اما دستانت در دستان من است

از فرسنگهای دور در آغوشت می كشم

و بوسه بر لبانت می زنم

دوریم اما دلهایمان نزدیك است

با عشق

چشمان فریبایت آشكار می سازد برایم صداقت ترا

حس زیبایی است در من وقتی

خنده های شیرین ات از دور به گوش می رسد

شیطنتی كه در ‌آن نهفته است

مرا می كشاند به شیطنتهای آبی

دوستت دارم امید زندگی ام



شنبه 23 دی 1391برچسب:, :: 19:28 ::  نويسنده : YASHAR

اردیبهشتی عاشق که میشود ...

تمام میشود ...

زمین زیر پای احساسش میلرزد ...

با چشمهایش برایت غزل میخواند ...

با دستهایش دنیا را پیش رویت می آورد ...

و با قلبش آسمان را زیر پایت فرش خواهد کرد ...

پس آزارش نده ...

که اگر تمامش ، تمام شود ، آرام میرود ...

آن وقت تو میمانی و یک مشت رویای خام ...

که حتی کوچکترینش ، به واقعیت تبدیل نخواهد شد ...



درباره وبلاگ


سلام. از این که به وبلاگ من اومدین کمال تشکر را دارم و امیدوارم که لحظات خوبی را داشته باشین همه ی صفحات رو بخونین ادامه ی نوشته ها در صفحات بعد که شماره صفحات در انتهای همین صفحه هست کلیک کنین و بخونین. در ضمن با عضویت در وبلاگ راست کلیک شما فعال میگردد برای کپی مطالب نظر یادتون نره و در خبر نامه و وبلاگ ما عضو شوید. متشکرم. يــــاشـــار کـــــریـــمــــی ...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط U و آدرس trt.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 245
بازدید کل : 29193
تعداد مطالب : 273
تعداد نظرات : 45
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

خدمات وبلاگ نويسان-بهاربيست